افسران سایبری
|
||
پنج شنبه 8 دی 1390برچسب:, :: 1:19 :: نويسنده : افسران سایبری
الگوی اصلی و اولیه تمام این بازیها شامل پیشروی در محیط و از میان برداشتن دشمنها و شخصیتهای منفی ایستا یا در حال حمله است. این الگو در تمام سبکهای اکشن، که بیشتر صنعت گیم را هم به خود اختصاص دادهاست، دیده میشود. خب بعد از این همه سال تیراندازی، شمشیر کشیدن و یا پریدن روی سر دشمنان خود در بازیهای مختلف، تا بهحال فکر کردهاید که آنها چه ویژگیهای مشترکی دارند و یا چرا خیلی از بازیها بر پایه شخصیتهای منفی مشابه و ثابتی طراحی میشوند؟ بحث این هفته درباره محبوبترین و پرکاربردترین انواع دشمن در دنیای گیم است یا به عبارت دیگر منفورترین چهرهها در بازیهای رایانهای. با رفتن به سراغ این شخصیتها علت پراستفاده بودن، قابلیتها و بازیهایی را که از آنها بهره گرفتهاند را بررسی میکنیم. زامبیها بیشتر از بیست سال است که پای زامبیها به بازیهای رایانهای باز شده و در طول این مدت، آنقدر بازیهای زامبیای ریز و درشت و با ایدههای مختلف ساختهاند، که کلا میتوانیم یک ژانر جدید برای زامبیها تاسیس کنیم. زامبیها از عالم سینما و فیلمهای جرج رومرو وارد بازیها شدند ولی آنقدر کارشان در این دنیای جدید گرفت که استودیوهای هالیوودی شروع کردند به ساخت فیلم بر اساس بازیهای معروف زامبی. بدون در نظر گرفتن کیفیت، تعداد فیلمهای رزیدنت ایول کمکم دارد از تعداد بازیهایش بیشتر میشود! یا فیلم موفق زامبیلند که دو سال پیش اکران شد، با الگوبرداری از فضای بازی Dead Rising ساختهشدهاست. ولی دلیل اصلی اینکه بعضی از شرکتهای بازیسازی تمام عمر خود را صرف پرورش زامبی میکنند چیست؟ برای جواب باید به ویژگیهای زامبیها رجوع کنیم. بهغیر جذابیت ذاتی، زامبیها موجوداتی کند و کمهوشاند، برای رسیدن به ظاهر ترسناک دردسر چندانی لازم ندارند و با تغییرات کوچک میشود تعداد زیادی زامبی متفاوت درست کرد، صدای ناجوری از خود درمیآورند، به سادگی از پا درنمیآیند و در صورت حمله به سادگی نمیشود از دست آنها فرار کرد. این یعنی ایدهآل ترین موجود دنیا برای بازیهای ترسناک. حتی بازیهای کمدی و متفاوتتر زامبیها را هم بر اساس همین ویژگیها یا هجو آنها ساختهاند. اگر تجربه نشان داده که ساخت بازیهای ترسناک ژاپنی مانند سایلنت هیل و فیتال فریم، مثل ساخت فیلمهای ترسناک ژاپنی فقط از خود آنها برمیآید، در عوض زامبیها موجوداتی بینالمللی اند و با در نظر گرفتن بازی شبهای ببره، ما هم جزو کشورهایی هستیم که بر اساس زامبیها بازی ساختهاند. با وجود اینکه از زمان بازی «زامبیها همسایه من را میخورند» سگا تا «گیاهان علیه زامبیها» کلی بازی مطرح ساخته شده، اما حیات زامبیها ارتباط نزدیکی با سری رزیدنت ایول دارد. با برگشتن این سری بازی به اصل خود، باید منتظر اوج گرفتن دوباره زامبیها باشیم.
نازیها بازیهای قدیمی شوتر اول شخص مانند قلعهی ولفنشتاین آغازگر هجوم سربازان نیروهای نازی به دنیای گیمها بودهاند. تعداد نازیهای کشته شده در بازیهای رایانهای، احتمالا از کل جمعیت آلمان در زمان هیتلر هم بیشتر است. از سربازان آلمانی معمولی در جنگ جهانی دوم گرفته تا سربازان پیشرفته و شخص خود هیتلر، نازیها بارها بهعنوان دشمن بازیهای جنگی بهکار گرفته شدهاند. حتی داستانهایی مثل حمله نیروهای رایش سوم به آمریکا و بهقدرت رسیدن نئونازیها هم ساخته شدهاست. چرا سربازان آلمانی گزینه اول نابودی در جنگها هستند؟ الان حدود 10 سال است که آمریکا در خاک عراق و افغانستان حضور دارد ولی تا بهحال چند بازی مطرح را دیدهاید که به عملیات نیروهای آمریکایی در این کشورها پرداخته باشد؟ در دنیای امروز ساخت بازی جنگی که دشمنان آن از کشورهای دیگر باشند، به دلیل پیامدهای اجتماعی ممکن است به فروش بازی لطمه بزند. حتی شرکتهای آمریکایی در مورد جنگ ویتنام هم محتاطانه عمل میکنند و بازی Call of Duty: Black Ops با سناریویی پیچیده و چندوجهی وارد جنگ ویتنام میشود. اینکه در بازیهای جنگی به چه کسی شلیک میکنید، نکته مهمی برای بازیبازها و همینطور بازیسازها محسوب میشود. تنها انسانهایی هم که کسی از کشتن آنها ناراحت نمیشود، گویا نازیها هستند. کلیشه جنگیدن با نازیها، تقریبا با عناوین اول از سری مدال افتخار تثبیت شد و در عناوین جنگ جهانی دوم ندای وظیفه، به کمال رسید. بهغیر از شوترهای اول شخص، ردپای نازیها در سایر سبکها هم میشود پیدا کرد. در بازیهای سوم شخص مانند سابوتاژ و بازیهای استراتژیک مرتبط با جنگ جهانی مثل کمپانی قهرمانان.
لات و لوتها و خلافکارها ژانر «بزن و برو» در اواخر دهه هشتاد میلادی و اوایل دهه نود در اوج قرار داشت. یعنی عصر کنسولهای سگا و نینتندو و دستگاههای آرکید. این نوع گیمها بهخاطر امکان دونفره بازی کردن خیلی طرفدار داشتند و انتشار بازیهای موفقی مانند شورش در شهر، موجی از بازیهای مشابه را راه انداخته بود. در تمام این بازیها دشمنان شما لاتو لوتها و خلافکارهای خیابانی بودند و ظاهرشان هم معمولا مشابه آدمبدهای فیلمها بود یا موهای پانکی و لباس عجیب و غریب داشتند. این بازیها دقیقا زمانی بین مردم گل کردند، که فیلمهای اکشن سیلوستر استالون، آرنولد، ژان کلود فندام و استیون سیگال در حال فتح گیشهها بودند. همان شرایط اجتماعی و جوی که باعث شده بود بازار اکشنکارها گرم شود، بازیهای بزنو برو را هم جلو میبرد. به همین خاطر دنیای گیم پر شد از کتکخورهای مختلف. اما بازیهای خلافکاری و تبهکاری در دهه گذشته بر اساس جریان دیگری شکل گرفتهاند. این بازیهای خشن و بزرگسالانه بهجای فیلمهای اکشن، با فیلمهای گنگستری و جنایی دهه هفتاد میلادی و فرهنگ هیپهاپ قابل مقایسهاند. در آن زمان بچهها دنبال قهرمانها و پلیس مخفیهای خوشتیپ و خوشهیکلی بودند که اراذل و اوباش را کتک میزدند، اما امروز جنگ بین گروههای مختلف خلافکارهاست که تنشان را با خالکوبی پر کردهاند و آنهایی که از جبر محیط به گناه کشیده شدهاند، به گناهکاران اختیاری شلیک میکنند. بههر حال تا زمانی که مجرمها حضور دارند، شما در بازی با آنها محکوم به مبارزهاید. حال یک موقع با بدمنهایی مشابه اودو(بدمن فیلمهای رزمی و بازیگر نقش بولو در اژدها وارد میشود) سرو کار دارید و یک موقع هم با دیوانههای تحت فرمان جوکر که صورتشان را رنگ کردهاند و به شوکر الکتریکی مجهزند.
موجودات عجیب الخلقه قدمت این گروه از جانوران به بازیهای ابتدایی آتاری برمیگردد. زمانی که شخصیتهای 4 بیتی را نمیشد خیلی با جزئیات طراحی کرد، در نتیجه حاصل کار موجودی بود که فقط میشد گفت از فضا آمده است. بازیسازها از همان آغاز شکلگیری صنعت گیم و در بازیهای آتاری و میکرو این اصل را فهمیده بودند که بازیبازها و کودکان، به موجودات عجیب و غریب و غیر قابل تشخیص، راحتتر میتواند شلیک کنند. از همان شوترهای قدیمی مثل متروید میتوانید رد موجودات فضایی و هیولاهای مهیب را بگیرید. از طرف دیگر در بازیهای پلتفرمر و شاد مثل سونیک و ماریو، مشخص بودن ظاهر دشمنان و بلاهت فیزیکی آنها جواب میدهد . نهایت برخورد فیزیکی با دشمنان در این بازیها پریدن روی سر آنهاست و خبری هم از کشت و کشتار نیست. هنوز هم برای بازیهای اول شخص ترسناک و دلهره آور، وجود هیولاها ضروری است. مثلا وقتی شخصیت اصلی بازی در یک راهروی تاریک حرکت میکند و قرارست که یک جانوری از پشت دیوار کلهاش را بیاورد جلو و نعره بزند، منطقی نیست که یک زرافه را در تصویر ببینیم! مگر اینکه طراح بازی مثل سازندگان «سم مصمم2» از تمساحهایی استفاده کند که پیراهن فوتبال تیم ملی کرواسی را پوشیده باشند! طبیعتا سازندگان برای چنین بازیهایی به هیولا احتیاج دارند و چون این گونه بین موجودات زنده ساکن زمین دیده نمیشود، سه راه بیشتر برای نجات بازیها وجود ندارد. یا باید رفت به سراغ موجودات فضایی، یا دروازه جهنم را برای مخلوقات دوزخی باز کرد و یا از آزمایشگاههای زیستی که بر روی موجودات جهش یافته کار میکنند، کمک گرفت. هیولاها در بازیها به همان دلیلی کار میکنند که در سینما و ادبیات حضور دارند. با این تفاوت که در گیمها با یک لشگر از هیولاها روبهرو میشویم. خیلی از شوترهای اول شخص معروف مانند Half Life، Quake و Doom از همین ایده استفاده میکنند. البته روند طراحی هیولا در بازیها ممکن است به نتایج مختلفی برسد. در یک بازی مانند Gears of War به طراحی یک نژاد ترسناک و هوشمند از موجودات فضایی منجر میشود در بازی دیگری مانند سری God of War به بازسازی خلاقانهای از موجودات اسطورهای یونان باستان. ولی در هر صورت هیولا هیولاست و مذاکره جواب نمیدهد. باید اسلحهتان را بردارید.
تروریستها و در آخر میرسیم به جدیدترین گروه از دشمنان در بازیهای رایانهای. تا 10،15 سال پیش، به ندرت میتوانستید بازیهایی را پیدا کنید که بر مبنای مبارزه با تروریستها طراحی شده باشد. حضور تروریستها در همین بازیهای کمتعداد هم به گروگانگیری یا به مبارزه با مهاجمین شهری محدود میشود. اما واقعه یازده سپتامبر دنیای بازیها را هم تحتتاثیر خود قرار داد. اگر در اوایل قرن جدید بازیهای ضدتروریستی با شوتر چند نفرهای مانند Counter Strike و گیمهای مشابهاش شناخته میشد، در چند سال اخیر مبارزه با تروریستها به یکی از اصول مهم شرکتهای بازیسازی تبدیل شدهاست. سازندگان سری ندای وظیفه هم با هوشمندی، در عنوان چهارم از بازی خود با تغییر دشمنان از نازیها به تروریستها، بازار گیمها را تغییر دادند. در حال حاضر اکثر شوترهای اول شخص بهجای جنگهای تاریخی، روی انواع مختلف عملیاتهای ویژه متمرکز شدهاند. نوع نگاه به تروریستها هم در طول چند سال اخیر تغییر کردهاست. دشمنان بازیهای جدید، گروهکهای تروریستی چند ملیتی هستند که با اهداف سیاسی پشت پرده، دست به اقدامات خونینی میزنند و معادلات اقتصادی دنیا را پیچیده میکنند. اعضای سازمانهای مقاومت و نیروهای خودمختار، خطرناکترین شخصیتهای امروز دنیای گیماند که اگر زودتر از آنها شلیک نکنید، معلوم نیست چه بلایی به سرتان خواهند آورد. شاید شرکتهای بزرگ درباره جنگ افغانستان و عراق بازی نسازند، ولی سیاسیترین مسایل را بهواسطه عملیاتهای تروریستی مطرح میکنند. نظرات شما عزیزان:
درباره وبلاگ به وبلاگ من خوش آمدید آخرین مطالب پيوندها
تبادل
لینک هوشمند
نويسندگان |